بین مفهوم شهر و جهان بینی اسلامی از ابتدای امر، روابط نزدیکی وجود دارد و در شهر اسلامی اولین ایده های جهان بینی اسلامی توسط افراد درک می شود (آتشین بار؛ ۱۳۸۶). مفهوم شهر اسلامی که شرق شناسان به کار برده اند، مبتنی بر این فرض است که چون اسلام یک نظام ارزشی کامل است نظام الگوهای رفتار و سازمان اجتماعی را تعیین می کند پس ریخت شناسی کالبدی ستگاه ها نیز محصول ایمان اسلامی است و با درک درست از اسلام می توان ساختار شهر اسلامی را هم فهمید.

شرق شناسان، هم چنان معتقد بوده اند که اسلام یک مذهب شهری است و شهر در دنیای اسلامی در واقع ست گاهی بوده است که در آن آرمان های اسلامی تعقیب می شده و تکالیف اسلامی به درستی انجام می شده است. اینان همچنین بر این باوراند که اسلام به گسترش شهری گری پرداخته و زندگی بدوی را تضعیف کرده و رو به نابودی برده است (بوناین ۱۳۸۵).

در تمدن اسلامی و در شهر اسلامی، پیوندی ناگسستی بین زندگی مادی و معنوی وجود دارد، پیوندی تداعی کننده عدم جدایی بین شهروندی، اقتصاد و مذهب. شهر اسلامی از محلات متمایز چندی که بر اساس قومیت، مذهب، تجارت و یا کاربری به وجود آمده اند، تشکیل شده و ساکنین محله، به محله ی خود علاقه و وابستگی خاص دارند (راپاپورت ۱۳۸۴، ۴۱۱).

به طوریکه لاپیدوس می­گوید: جامعه­ی محله­ای، جنبه مهمی از زندگی شهری مسلمانان که مبتنی بر محله های همگن از لحاظ اجتماعی، مطابق با منشأ قومی یا قبیله ای، مذهب، تجارت یا پیروان رهبران ی، مذهبی بود، باقی ماند. (دانتون ۱۳۸۳: 52-53).

حقیقت این است که شکل منحصر به فرد زندگی خصوصی و ارتباط آن با زندگی اجتماعی، سهم عمده­ای در شکل­گیری مناطق مختلف داشته است (توشی یو ۱۳۸۳، ۳۰۱).

 

1-2-4-2- ویژگی­های کالبدی شهرهای دوره اسلامی

شهرهای ایران در دوره­های پس از اسلام ابتدا با همان شکل اولیه به حیات خویش ادامه دادند. کهندژ، شارستان و ربض که به عنوان اجزای اصلی شهرهای ایرانی زمان ساسانیان در ساخت شهرها پدید آمده بودند در سال های اولیه نیز اجزای شهرهای اسلامی را تشکیل می دادند. به تدریج بر طبق ویژگی هایی که شهرنشینی و شهرسازی پس از حاکمیت اسلام دارا شد تغییراتی در ساخت شهرها صورت گرفت. توسعه شهرنشینی باعث گسترش حومه (رض) شهرها شد، این حومه ها که در زمان ساسانیان از مهاجران و روستاییان ساکن در آنها تشکیل شده بود، از نظر شهری تکامل یافته و دارای فضاها و نهادهای شهری شده و اهمیت بیشتری نسبت به شارستان پیدا کرد (مشهدی­زاده دهاقانی ۱۳۷۳، ۲۴۵). در منطقه بیرون شهرها(رض) یک الگوی کلی شهرسازی پدید آمد: بازارها همراه خیابان های اصلی از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب شهرها را قطع می کردند و در چهار راه های بزرگ این خیابانها مسجد جامع شهر بنا می­شد (اشرف ۱۳۵۳). با انتقال حیات و جنب و جوش شهرها از شارستان به حومه که محل ست و کار بازرگانان، کسبه و پیشه وران نیز بود، شهرسازی رشد و گسترش یافت و شهرهای ایرانی رنگ و بوی اسلامی به

خود گرفتند. تقسیم شهر به اجزای مشخص کهندژ، شارستان و ربض جای خود را به مراکز دیوانی و نظامی، مراکز مذهبی، بازارها و محله های شهر دادند (مشهدیزاده دهاقانی؛ ۱۳۷۳: ۲۵۰). رشد و توسعه سریع بازرگانی و تولیدات صنعتی در شهرها مهمترین عامل تحول و دگرگونی شهرهای ایرانی در اوایل دوره اسلامی می­باشد (اشرف ۱۳۵۳).

کالبد شهرهای اسلامی

سیما و بافت شهر اسلامی

شهرهای ایران در دوره بعد از اسلام

اسلامی ,شهر ,اسلام ,شهرها ,های ,شهرهای ,شهر اسلامی ,شهرهای ایرانی ,از اسلام ,و در ,است که

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد تخصصی ترین سایت کالاف دیوتی 4 بیماری های کلیوی آژانس دیجیتال مارکتینگ فورس اسکرچ تور های استانبول بهترین وبلاگ دانلود آهنگهای جدید ترکی روانشناسی دین خلاصه کتاب تاریخ امامت اصغر منتظرالقائم همراه با نمونه سوال کرونا ویروس